با نظرات ارزشمندتان به پالایش نوشته ها و مسیر پیش رویم کمک کنید.

۱۳۸۹ بهمن ۱, جمعه

آموزش: راه پیشرفت یک ملت؟

از همان سال های دهۀ هفتاد که تازه در دانشگاه پذیرفته شده بودم، بسیاری از دوستانم به شغل تدریس مشغول بودند. برای سال ها شاهد این روند بودم و همیشه آزرده که چرا باید یک مهندس یا یا دانشجوی مهندسی به شغل تدریس کنکور و غیره بپردازد. در واقع تدریس را به نوعی شغل کاذب می دیدم. یک دور باطل: طرف درس می خواند تا کنکور قبول شود، سپس به جای اینکه به کار تخصصی مشغول شود مشغول تدریس می شود تا دیگران کنکور قبول شوند!
چند گاهی است که خودم نیز (در دانشگاه، یا زمینه های تخصصی صنعتی) پاره وقت تدریس می کنم. تازگی ها دیگر از اینکه عده زیادی به طور غیر تخصصی مشغول انواع شغل های تدریس عمومی و خصوصی هستند عصبانی نمی شوم. در واقع فکر می کنم چشمم به حقیقتی تازه گشوده شده: چند شب پیش که در خیابان راه می رفتم به ناگاه حس کردم همۀ افراد اطرافم به نوعی تحصیل کرده هستند. فکر کردم که خیلی از آنهایی که ده سال پیش در حال اشباع نمودن حرفۀ تدریس خصوصی برای کنکور بودند، اکنون در حال اشباع کردن تدریس در دانشگاه ها، کنکور ارشد و کنکور دکتری هستند؛ خوش حال شدم؛ آموزش در ایران در حال اشباع شدن است؛ این یعنی تعداد بیشماری جوان درس خوانده و دانشگاه دیده؛ خیلی وقت است که از دیدن راننده تاکسی های لیسانس و فوق لیسانسیه تعجب نمی کنیم؛ در نظر اول خیلی زشت است، ولی در کل خیلی عالیست. این یعنی کشورمان پتانسیل خیلی زیادی برای جهش، پیشرفت و برون رفت از وضعیت جهان سومی فعلی دارد.   
هیچ فکرش را کرده اید سال هاست که مهمترین دغدغۀ خانواده های ایرانی آموزش فرزاندانشان می باشد. آموزش، آموزش و آموزش ...
طبق آمار سازمان ملل در سال 2010 ایران در بین 85 کشور با توسعۀ انسانی بالا و خیلی بالا، رتبه 70 ام را دارد و جالب اینکه در بازۀ سال های 1990 تا 2010 در بین این 85 کشور رتبۀ اول از نظر نرخ رشد سالانۀ توسعه انسانی را دارد. (صفحۀ 149 از گزارش فوق الذکر را ملاحظه فرمایید)
حالا یک نکتۀ دیگر: تا به حال یک ایرانی دیده اید که راضی و سرخوش از وضعیت زندگیش، بی خیال و بی خبر مشغول زندگی باشد؟ نه، همه در تکاپو هستند؛ اکثر افرادی که من می شناسم به فکر پیشرفت هستند و کم و بیش در تلاش.
نظر یکی از اساتیدم حلقۀ دیگری بر این داستان افزوده و بالاخره باعث شد که این مطلب را پست کنم: با این نرخ بالای توسعۀ انسانی و تلاش عمومی برای پیشرفت، مشکلمان کجاست و باید چه کنیم؟ متاسفانه انگار که ما همه چیز را سیاه می بینیم، نا امید و عموماً دلسرد؛ ولی باید به آینده ای روشن و پیشرفتی چشمگیر امیدوار باشیم؛ امید، امید و امید ...


شاخص های توسعۀ انسانی ایران درسال 2010 :

نمودار رشد توسعۀ انسانی ایران از سال 1990 تا 2010 :

من به آینده خوش بینم....

هیچ نظری موجود نیست: