امروز برای اولین بار، اولین نفر به رویم خندید؛ وقتی گفتم در حال ساخت یک دوچرخه هستم.
گفت: هواپیما، دوچرخه؛ بعد حسابی خندید .......
نه که بد بخندد، نه؛ اتفاقاً با هم خندیدیم ......
به روزگار خندیدیم ......
گفت: هواپیما، دوچرخه؛ بعد حسابی خندید .......
نه که بد بخندد، نه؛ اتفاقاً با هم خندیدیم ......
به روزگار خندیدیم ......
۳ نظر:
به یاد برادران رایت
سلام پس کی این دوچرخه آماده میشه ما منتطریم
ابوالفضل جان، ممنون که به اینجا سر زدی، دوچرخه خیلی خیلی زود؛ دیگه آخر های قالبش هستم.
ارسال یک نظر